تولید محتوا به بخش مهمی از فرایندهای بازاریابی کسبوکارها، خصوصا استارتاپها تبدیل شده است. باوجوداین، بسیاری از کسبوکارها از اهمیت آن بیاطلاع هستند و تمرکز خود را فقط روی توسعه و بهینهسازی محصول میگذارند. فرض کنید محصولی را پس از مدتها طراحی و بررسی به بازار عرضه کردهاید و اکنون نوبت به عرضهی انبوه آن رسیده است. قطعا در این مرحله، اولین برنامهی شما بازاریابی گسترده خواهد بود. در اینجا باید ابتدا از خود بپرسید روی کدام کانالهای بازاریابی بیشتر تمرکز کنم؟
نیل پاتل، استاد بازاریابی آنلاین، بودجههای بازاریابی ۲۰۸ شرکت را بهطورمفصل بررسی کرد. در بررسی وی مشخص شد ۶۰ درصد از هزینهی بازاریابی شرکتها، به گوگل ادوردز اختصاص داشت و ۲۰ درصد دیگر در تبلیغات فیسبوک هزینه شد و بازاریابی محتوایی با ۱۰ درصد بودجه در رتبهی بعدی قرار گرفت. تبلیغات در گوگل و فیسبوک بیشترین نرخ تبدیل مشتری را داشتند؛ اما بازاریابی محتوایی ۶۰۰ درصد بازگشت سرمایهی بازارایابی را برای شرکتها بههمراه داشت. این درحالی است که نرخ بازگشت سرمایه در تبلیغات ۳۵۰ درصد بود.
نکتهی واضح در بررسی پاتل این است که تبلیغات بازدهی مناسبی دارند؛ اما بازاریابی محتوا با هزینهی ارزانتر، بهرهوری بیشتری خواهد داشت. درنتیجهی این یافتهها میتوان اهمیت کپیرایتینگ (تولید محتوا با هدف جذب هرچه بیشتر مشتری) را درک کرد. اکنون و پس از پیبردن به اهمیت محتوا، به این سؤال میرسیم که چگونه محتوایی برای جذب مشتری بیشتر تولید کنیم؟ در ادامهی این مقالهی زومیت، به این پرسش پاسخ میدهیم.
مطالعات دربارهی الگوی خواندن کاربران نشان میدهد که در مقالههای انگلیسی و زبانهای چپ به راست، الگویی شبیه به حرف F در خواندن مطالب وجود دارد. همین الگو را میتوان برای زبان فارسی و دیگر زبانهای راست به چپ هم تأیید کرد و آن را بهصورت حرف F برعکس در نظر گرفت.
در الگوی خواندن F، کاربران عموما خط اول مقاله را میخوانند و سپس برای درک بهتر موضوع، تا پایین آن را اسکن میکنند. در جریان اسکن طولی مقاله، زیرتیترها توجه مخاطب را به خود جلب میکند که درنهایت الگوی F را تشکیل میدهند. شایان ذکر است الگوهای مطالعاتی دیگری هم برای خواندن مقاله وجود دارند؛ اما الگوی مذکور درحالحاضر اهمیت بیشتری برای کارشناسان بازاریابی محتوا دارد. برای طراحی هرچهبهتر مقاله و همراهی با الگو، راهکارهای زیر پیشنهاد میشوند:
تبلیغ محصول و سازمان قطعا جذاب خواهد بود؛ اما مشتریان در محتوا بهدنبال چنین متنهایی نیستند؛ زیرا آنها زمان کافی برای خواندن تعریفهای زیاد شما از محصول و خدمات را ندارند. درواقع، مخاطبان همیشه بهدنبال حقایق و اطلاعات مهم هستند و هرچهسریعتر باید به آن دست پیدا کنند.
برای پرداختن دقیقتر به جزئیات باارزش متن و حقایق، ابتدا فهرستی از عناوین و دلیلهای اهمیت آنها را آماده کنید. محصول شما چگونه به مشتریان کمک خواهد کرد؟ چه چیزی محصول شما را بهتر از رقبا میکند؟ در پاسخ به این پرسشها فقط نظر خود را ننویسید؛ بلکه آموزش و بیان حقایق با لحنی جذاب را در دستورکار قرار دهید. اگر محتوای خود را کوتاه و جذاب و درککردنی تولید کنید، بهتر از زمانی خواهد بود که فقط به تعداد کلمههای آن وفادار میمانید.
تیتر را میتوان مهمترین بخش محتوا نامید. اگر با تیتر نتوانید مخاطب را جذب کنید، هیچگاه متن اصلی خوانده نخواهد شد؛ درنتیجه فرایند انتخاب و نوشتن متن باید مانند نامگذاری محصول برایتان اهمیت داشته باشد. برای انتخاب بهترین تیتر میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
برگرفته از : زومیت
درباره این سایت